زبانحال حضرت زینب سلاماللهعلیها در شهادت محمد و عون
شاعر : محسن صرامی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن
قالب شعر : غزل
عـاشـق شـدهام دیـدۀ تـر داشـتـه بـاشـم هر لحـظه فقـط از تو خبر داشته باشم
عاشق ندهد هدیه به معشوق عجیب است پـروانه شـدم تا که هـنـر داشـتـه باشـم
من این دو پسر را بخـدا نـذر تو کردم تـا روز مـبـادا دو سـپـر داشـتـه بـاشـم
جــان پــسـر من بـه فــدای پــســر تـو راضی نشو من بیتو پـسر داشته باشم
خورشید توئی ماه اباالفـضل پس اینجا بـاید که دو تا شـمع سحـر داشـته باشم
من عاشق آنم که در این شور بلا خیز در کـولـۀ خـود بـار سفـر داشـته باشـم
داغ دلـم این اسـت بـمـانـند پـس از تـو نگـذار که داغـی به جگـر داشـته باشم
تنهـا تو فقـط در نظـرم بـوده و هـستی عـاشـق شـدهام دیـدۀ تـر داشـتـه بـاشـم
|